وداع با حضرت رضا(علیه السلام)

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيَارَتِي ابْنَ نَبِيِّكَ وَ حُجَّتَكَ عَلَى خَلْقِكَ وَ اجْمَعْنِي وَ إِيَّاهُ فِي جَنَّتِكَ وَ احْشُرْنِي مَعَهُ وَ فِي حِزْبِهِ مَعَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقا وَ أَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ وَ أَسْتَرْعِيكَ وَ أَقْرَأُ عَلَيْكَ السَّلامَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالرَّسُولِ وَ بِمَا جِئْتَ بِهِ وَ دَلَلْتَ عَلَيْهِ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ

سلام و رحمت و بركات خدا بر تو باد اى ولىّ خدا.خدايا اين زيارت را آخرين بار از زيارت من‏ فرزند پيامبرت،و حجّت بر بندگانت قرا رمده،و من و او را در بهشت گردآور،و با او در حزبش محشور كن‏ همراه با شهدا و شايستگان،و آنان از جهت رفيق بودن خوبند،و به خدا مى‏سپارمت،و خواستار رعايت توام،و بر تو سلام مى‏خوانم،به خدا و به پيامبر و به آنچه تو آوردى و بر آن دلالت نمودى ايمان آورديم،پس ما را با گواهان بنويس.

زهجر روی تو مولا دلم قرار ندارد
خزان رنج و عذابم دگر بهار ندارد
زمان وصل گذشت و رسید وقت جدایی
کجا روم دل من تاب انتظار ندارد
کسی که قدر نداند حضور حضرت دلدار
لیاقت حرم و التفات یار ندارد

شعرمطالب دیگر در این موضوع را از اینجا ببینید